Wednesday, October 23, 2013

هزار چلچله ی خاموش دارم توی گلوم که دلم می خواد تو گوشش بخونم و نیست. هزار هزار چلچله ی خاموش. دلم می خواد فردا صبح که قفل چرخم رو باز می کنه بزنه روی شونه ام و تو آغوشش گم شم.
از من مست بپرسی چی کم شه از دنیا، می گم فاصله ها. فاصله ها.

No comments:

Post a Comment