خودم رو در شرایطی میبینم که با هر چه تلاش برای انداختن تمرکز و فکرم روی درسها که سرسام آور شده اند، تا سرم رو میگذارم روی بالش یکی تو ذهنم بلند اسمش رو صدا میزند و فکر و تشویش و دلتنگی شروع میشود. من این شکلی نبودم، میاندازم ش گردن زندگی و شرایط جدید. که از من آدم ضعیف تری ساخته؟ کاش مغز هم دکمه ی پاور داشت. حتی این آرزوی ام هم پر از کلیشه است. اما در حال حاضر بزرگترین خواسته ی زندگی ام است. دکمه ی پاوری به جز الکل.
No comments:
Post a Comment